اولین تجربه کاری بعنوان برنامه نویس

راستش یه چیز عجیبی همیشه تو زندگیم جریان داشته و هیچ وقت دلیلش رو نفهمیدم اونم اینه که به طرز عجیبی (نمیدونم دستی تو کار هست یا نه!) تو اولین تجربههام تو هر زمینهای با یک تجربه یا تیم خوب مواجه میشم. سادهتر بگم همیشه شروعام با یه تیم خوب و دوست داشتنی و حرفهای تو اون حوزه بوده و خلاصه کلی خاطره خوب برام مونده جوری که همیشه این اولینها عزیزترینهای زندگیم شدند. از دبیرستان که یادم میاد بسکتبال رو بین اون همه تیم با تیم استقلال شروع کردم بهترین دوستای اون دوران زندگیم و مربی رو داشتم و هنوز رد رفاقتشون بعد ۱۴ سال با من هست. تو دوران دانشجویی و کار داوطلبانه با شریفترین و بهترین آدمهای شهرم آشنا شدم در سبزاندیشان و الان بهترین رفقای ۱۰ سالهام رو دارم که جز عزیزترین آدمهای زندگیم هستند بعضیهاشون. اولین تجربه کاری جدی در روزنامه جامعه فردا رقم خورد که بیشک یکی از بهترین تیمهای مطبوعاتی حداقل ۱۰ سال اخیر ایران بودند و باز هم مثل قبل رفقایی از اینجا هم جز زندگیام شدند. کار در کافه هم مثل قبلیها به طور اتفاقی و بدون انتخاب آگاهانه با کافه بارهس شروع شد که یکی از حرفهای ترین کافهها در تهران بود.
حالا یکبار دیگه در یک تغییر دیگه تو زندگیام اولین تجربه کاریام تو برنامه نویسی رو دارم با شرکت آدانیک شروع میکنم. طبق همین جریان اصلی زندگیم قاعدتا این تجربه هم باید تجربه خیلی خوب و بینظیری باشه. از اولین مصاحبه تا مراحل بعد و دیدن دفتر شرکت و امضای قرارداد همه نشونهها که تا اینجا تایید میکنه. خیلی خوشبینم 🙂
سلام آدانیک 🙂